الگوریتم‌های داستان‌گو؛ هوش مصنوعی، رسانه و نبرد نوین روایت‌ها در جهان

در دامنه‌های هیمالیا، در یك دهكده‌ی كوچك و آرام، دودكش‌های گلی در آبی آسمان محو می‌شوند. چهره یك پیرزن، نقشه‌ی خطوط عمیقِ حكاكی‌شده، توسط زمان و خاطرات است. او برای نوه¬ی خود، داستانی به زبان محلی‌شان تعریف می‌كند؛ داستانی از شجاعت ...

1404/09/26
|
13:25

در دامنه‌های هیمالیا، در یك دهكده‌ی كوچك و آرام، دودكش‌های گلی در آبی آسمان محو می‌شوند. چهره یك پیرزن، نقشه‌ی خطوط عمیقِ حكاكی‌شده، توسط زمان و خاطرات است. او برای نوه¬ی خود، داستانی به زبان محلی‌شان تعریف می‌كند؛ داستانی از شجاعت، از ارتباط با زمین كه سالیان سال است به صورت شفاهی منتقل شده و اكنون در خطر فراموشی است. هزاران كیلومتر آن‌طرف‌تر، در یك استارت‌آپ پر سر و صدا در ایران، یك مهندس جوان كه نور مانیتور در چشمانش بازتاب می‌یابد، روی الگوریتمی فعالیت می كند كه می‌تواند صدای آن پیرزن را با دقت زیادی تحلیل، ضبط و برای جهانیان به زبان‌های مختلف ترجمه كند.
این دو صحنه‌ی به ظاهر بی‌ارتباط، تصویری از دنیای جدیدی را به نمایش می‌گذارند. دنیایی كه در آن، هوش مصنوعی نه تنها یك ابزار، بلكه بازیگر اصلی میدان ارتباطات و روایت‌های جهانی شده است. در نظم نوین جهانی، قدرت دیگر فقط در دست افرادی نیست كه تفنگ یا پول دارند؛ بلكه قدرت در دست كسانی است كه روایت می‌سازند؛ و امروز، بزرگترین راویان جهان، الگوریتم‌های بی‌چهره‌ی هوش مصنوعی هستند. آن‌ها تعیین می‌كنند كه ما چه چیزی را ببینیم، بشنویم و حتی چه حسی داشته باشیم. این تحول عمیق، رسانه‌ها را از یك ابزار صرف اطلاع‌رسانی به میدان نبردی برای حفظ هویت، معنویت و مقاومت فرهنگی تبدیل كرده است.

از دهكده‌ی جهانی مك‌لوهان تا بازارچه‌ی روایت‌های هوشمند
مارشال مك‌لوهان دهه‌ها قبل، از «دهكده جهانی» سخن گفت. جهانی كه رسانه‌ها آن را به یك فضای مشترك تبدیل می‌كنند؛ اما امروز، هوش مصنوعی آن دهكده را به یك «بازارچه شلوغ» تبدیل كرده است. بازارچه‌ای كه در آن، هزاران روایت به طور همزمان برای جلب توجه افراد بیان می شود. دیگر یك سردبیر، تعیین نمی‌كند كه چه خبری مهم است؛ بلكه این كار را یك الگوریتم بر اساس داده‌های رفتاری میلیاردها انسان انجام می‌دهد. الگوریتم‌هایی كه برای به دست آوردن كلیك و تعامل طراحی شده‌اند، با تحریك واكنش‌های احساسی ما، قدرت می‌گیرند.
این تغییر، قدرت را به شكلی بی‌سابقه جابجا كرد. به یاد بیاورید رسوایی كمبریج آنالیتیكا در انتخابات آمریكا. آنجا به وضوح مشاهده كردیم كه چگونه داده‌های كاربران می‌توانند برای هدف‌گذاری روانشناختی به كار گرفته شوند؛ اما این ماجرا به آنجا ختم نشد. در انتخابات‌های اخیر در سراسر جهان، شاهد بهره گیری گسترده از تبلیغات سیاسی تولیدشده توسط هوش مصنوعی و ویدیوهای دیپ‌فیك بودیم؛ محتوایی كه به طور خودكار و هدفمند برای تأثیر بر افكار عمومی ساخته و پخش می‌شد.
قدرت رسانه‌ای دیگر در اتاق‌های خبر نبود، بلكه در كدهای كامپیوتری پنهان شده بود. این همان نقطه‌ای است كه مفهوم «مقاومت» معنای جدیدی می‌یابد: مقاومت در برابر سلطه‌ی روایت‌های از پیش تعیین‌شده توسط ماشین.

سربازان كوچك در نبرد بزرگ: مقاومت فرهنگی با هوش مصنوعی
اما این تمام ماجرا نیست. همان فناوری كه می‌تواند ابزار سلطه باشد، به قدرتمندترین سلاح برای مقاومت فرهنگی نیز تبدیل شده است. این دیگر یك نظریه نیست، بلكه واقعیتی است كه در سراسر جهان، از پروژه‌های ملی بزرگ تا تلاش‌های فردی، در حال وقوع است.
در هند، پروژه ملی «باشینی »، یك ابتكار هوش مصنوعی دولت، با هدف شكستن موانع زبانی طراحی شده است. این پروژه با استفاده از مدل‌های زبانی پیشرفته، محتوای دیجیتال را به زبان‌های محلی و بومی ترجمه می‌كند. در نتیجه، یك كشاورز در یك روستای دورافتاده می‌تواند به جدیدترین یافته‌های كشاورزی به زبان خودش دسترسی پیدا كند و جوانان می‌توانند محتوای آموزشی و سرگرمی را به زبان مادری‌شان استفاده كنند. این یك پیروزی مستقیم در برابر یكسان‌سازی فرهنگی و سلطه زبان انگلیسی در فضای مجازی است.
در مكزیك، پروژه‌هایی مانند دیجیتالی‌سازی و تحلیل متون باستانی مانند «كدكس مندوزا» با كمك هوش مصنوعی، به مكزیكی‌ها اجازه می‌دهد تا به تاریخ و فرهنگ پیش از استعمار خود به شكلی عمیق و تعاملی دسترسی پیدا كنند. این كار، روایتی متفاوت از هویت ملی را تقویت می‌كند كه در برابر روایت‌های مسلط جهانی مقاومت می‌كند و به نسل‌های جدید افتخار به ریشه‌های خود را هدیه می‌دهد.
این مقاومت همیشه در مقیاس كلان نیست. گاهی در یك اتاق كوچك و با یك لپ‌تاپ شكل می‌گیرد. یك هنرمند جوان كرد در تركیه، با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، داستان‌های شفاهی كهن از منطقه خود را به انیمیشن‌های كوتاه و زیبا تبدیل می‌كند. او با این كار، نه تنها فرهنگ در حال فراموشی قوم خود را برای جهانیان به نمایش می‌گذارد، بلكه در برابر سیاست‌های یكسان‌سازی فرهنگی نیز ایستادگی می‌كند. او یك سرباز كوچك اما قدرتمند در این نبرد بزرگ است.

نقطه عطف: سناریوی جنگ 12 روزه و نبرد روایت‌ها
برای درك عمق این تحول، بیایید یك سناریوی قابل تأمل را بررسی كنیم: جنگ 12 روزه میان ایران و اسرائیل در خرداد ماه سال 1404. این درگیری، تنها یك جنگ نظامی نبود، بلكه اولین جنگ تمام‌عیار اطلاعاتی با هوش مصنوعی در مقیاس جهانی بود. در این میدان نبرد، دو روایت اصلی برای تسخیر ذهنیت جهانی با هم رقابت می‌كردند:
روایت اول: «تهاجم و بی‌ثباتی»
این روایت كه عمدتاً توسط رسانه‌های غربی و پلتفرم‌های بزرگ تقویت می‌شد، بر واژه‌های كلیدی مانند «تجاوز ایران»، «تهدید برای صلح جهانی» و «تروریسم دولتی» متمركز بود. هوش مصنوعی در اینجا نقش یك تقویت‌كننده را بازی می‌كرد:
• اولویت‌بندی محتوا: الگوریتم‌ها، تحلیل‌های كارشناسان از اندیشكده‌های اروپایی و آمریكایی را در صدر نتایج جستجو و فیدهای خبری قرار می‌دادند.
• تولید خودكار محتوا: ربات‌های هوش مصنوعی، هزاران مقالۀ كوتاه و ویدیو را با تمركز بر تصاویر موشك‌های پرتاب‌شده و اظهارات مقامات غربی تولید و منتشر می‌كردند.
• مدیریت احساسات: این روایت، احساس ترس و ناامنی را در مخاطب جهانی تقویت می‌كرد و نیازمندی به یك پاسخ قاطع و نظامی را توجیه می كرد.

روایت دوم: «مقاومت در برابر سلطه»
در مقابل، ایران و متحدانش از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای مقاومت اطلاعاتی و استكبارستیزی استفاده كردند. آن‌ها تلاش كردند تا روایتی عمیق‌تر و چندلایه‌تر ارائه دهند. این مقاومت همیشه از سوی رسانه‌های رسمی نبود؛ گاهی از دل جوامع دیگر و به شكلی كاملاً خودجوش برمی‌خاست.
یك نمونه‌ی برجسته، اقدام «كیم جای جیهان»، بازیگر، خواننده و اینفلوئنسر مشهور كره‌ای با بیش از پنج میلیون دنبال‌كننده بود. او كه پیش از این به دلیل حمایت‌های قاطعش از مردم فلسطین و اعتراض به نسل‌كشی رژیم صهیونیستی شناخته می‌شد، پس از تجاوز اسرائیل به ایران، همبستگی خود را با ایرانیان اعلام كرد. او یك استوری اینستاگرامی با قالب «تو هم اضافه كن» منتشر كرد كه در آن تصویری از رهبر انقلاب با عنوان «Hero» قهرمان قرار داشت.
این اقدام ساده، در كمتر از 24 ساعت به یك پدیده جهانی تبدیل شد. هزاران كاربر از نقاط مختلف جهان، این استوری را كپی كرده و با هشتگ‌های مختلف منتشر كردند. این یك حركت هوشمندانه در جنگ روایت‌ها بود:
• تغییر روایت: كلمه‌ی «قهرمان» در مستقیم‌ترین تقابل با واژه‌ی «تروریست» قرار می‌گرفت و هویت رهبری ایران را در ذهن مخاطب جهانی بازتعریف می‌كرد.
• استفاده از ابزار دشمن: این مقاومت از دل خود پلتفرم‌های غربی (اینستاگرام) و با استفاده از مكانیسم‌های داخلی آن استوری Add Yours شكل گرفت و نشان داد كه چگونه می‌توان از ابزار سلطه برای مقاومت در برابر آن استفاده كرد.
• مقاومت فرهنگی و معنوی: اینفلوئنسر كره‌ای، با این كار، نه تنها یك موضع سیاسی گرفت، بلكه به ارزش‌هایی چون شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم اشاره كرد كه با محورهای معنویت و مقاومت مطابقت داشت.
این مقاومت اطلاعاتی همیشه از سوی چهره‌های خارجی یا با فرمت‌های هنری نیست؛ گاهی در قلب رسانه‌ی رسمی و با نمادین‌ترین اقدامات رخ می‌دهد.
نمونه‌ی برجسته‌ی دیگر، اقدام «سحر امامی»، گوینده‌ی خبر شبكه خبر بود. در جریان پوشش خبری حملات موشكی رژیم صهیونیستی به تهران، او با حضور ثابت و آرام در استودیو و ادامه‌ی پخش زنده، به نمادی از «ثبات قدم و غیرت ملی» تبدیل شد. این تصویر، كه در تضاد كامل با روایت هرج‌ومرج و ضعف از سوی رسانه‌های غربی بود، به سرعت در فضای مجازی وایرال شد.
• ساخت قهرمان ملی: كاربران در شبكه‌های اجتماعی، به خصوص اینستاگرام، با كمپین‌های هماهنگ (مانند پر كردن استوری با حالت دست یا تصاویر او)، این گوینده را به یك «قهرمان» و نماد از «ایستادگی زن ایرانی در برابر دشمن» تبدیل كردند.
• تقابل روایت‌ها: در حالی كه روایت غربی بر تصاویر موشك‌ها و اظهارات مقامات غربی برای القای ترس تمركز داشت، این روایت داخلی بر تصویری آرام و مصمم از یك زن در استودیو تمركز می‌كرد. این روایت، پیامی قدرتمند به جهان می‌فرستاد: «ما در برابر تهدیدها متحد و استواریم.»
• نقش الگوریتم: هوش مصنوعی و الگوریتم‌های توصیه‌گر پلتفرم‌ها، با تشخیص تعامل بالای این محتوا، آن را به طور گسترده در میان كاربران ایرانی و حتی علاقه‌مندان به اخبار بین‌المللی پخش كردند و به آن دامنه‌ای جهانی بخشیدند.
این اتفاق نشان داد كه چگونه یك اقدام حرفه‌ای، در بستر جنگ اطلاعاتی، به یك سلاح روایی قدرتمند برای تقویت روحیه‌ی ملی و مقاومت در برابر روایت‌های دشمن تبدیل می‌شود. اینجا، مقاومت در برابر «تهاجم»، با ساختن نماد «ایستادگی» به پیروزی رسید.

روایت انسانی: از همبستگی مردمی تا تقابل با جنگ روانی
در این نبرد اطلاعاتی، یكی از هوشمندانه‌ترین حركت‌ها، تغییر تمركز از تجهیزات نظامی به روایت‌های مردمی بود. در حالی كه روایت دشمن بر تصاویر ویرانی و هرج‌ومرج تمركز داشت، مردم ایران با كمك پتانسیل فضای مجازی، روایتی متفاوت را به جهان عرضه كرد: «روایت یك ملت متحد، مهربان و سرشار از معنویت.»
این داستان‌ها، محصول دستور یك مركز فرماندهی نبودند؛ بلكه از دل خودِ جامعه برمی‌خاستند و در فضای مجازی به سرعت وایرال می‌شدند. الگوریتم‌های شبكه‌های اجتماعی، بدون نیاز به دخالت مستقیم، این محتوای سرشار از حس مثبت و همبستگی را تشخیص داده و به میلیون‌ها كاربر رساندند. نمونه‌های برجسته آن عبارت بودند از:
• میزبانی مردم در شهرهای شمالی بخصوص مازندران: تصاویر و داستان‌هایی از استان مازندران كه میزبان هموطنان از اقصی نقاط كشور بود. بازاریان، هتل‌داران و مردم عادی، درهای خانه و كسب‌وكار خود را روی آسیب‌دیدگان باز كردند؛ گاهی به صورت كاملاً رایگان و گاهی با تخفیف‌های چشمگیر تا 50 درصد.
• تولید محتوای آموزشی: انتشار گسترده‌ی محتوای آموزشی جهت كنترل اضطراب جمعی و مدیریت بحران، از طریق شبكه‌های اجتماعی رسمی و غیررسمی. این محتوا به مردم كمك می‌كرد تا با آرامش و آگاهی بیشتری شرایط را پشت سر بگذارند.
• همبستگی چهره‌های ورزشی و اجتماعی: اقدامات چهره‌های شناخته‌شده كه با ارائه امكانات خود، به این موج همبستگی پیوستند و نشان دادند كه كل جامعه در برابر تهدید متحد است.
این روایت انسانی، سپری دفاعی در برابر جنگ روانی دشمن بود. این تصاویر نشان می‌داد كه قدرت واقعی این ملت نه تنها در موشك‌هایش، بلكه در اصالت خانواده، معنویت جمعی و همبستگی ملی نهفته است. این روایت، تلاش دشمن برای القای تصویر «فروپاشی جامعه» را به شكست می‌داد و به جهانیان ثابت ‌كرد كه این ملت در برابر فشارها، منسجم‌تر و قدرتمندتر از همیشه ایستاده است.
در این جنگ اطلاعاتی، حقیقت به یك آینه‌كاری عظیم شكسته بود. هر كاربر در گوشه‌ای از دنیا، تنها یك تكه‌ی كوچك از آن را در دست داشت و گمان می‌كرد كه منعكس‌كننده‌ی تصویر كامل است. این جنگ نشان داد كه پیروزی در میدان نبرد نظامی، بدون پیروزی در میدان نبرد روایت‌ها، بی‌معناست.

سپیده‌دمی از روایت‌های انسانی: از تئوری تا عمل
هوش مصنوعی و رسانه‌ها در نظم نوین جهانی، یك شمشیر دولبه هستند. آن‌ها می‌توانند به ابزاری برای سلطه‌ی اطلاعاتی و یكسان‌سازی فرهنگی تبدیل شوند، همانطور كه در سناریوی دفاع مقدس 12 روزه دیدیم؛ اما در عین حال، فرصتی بی‌نظیر برای تقویت صداهای مستقل و حفظ هویت‌ها فراهم می‌كنند.
پس راه حل چیه؟ ساده است؛ اما آسان نیست. راهكارهای عملی و مشخصی وجود دارد كه رسانه‌ها، جوامع محلی و حتی دولت‌ها می‌توانند آن‌ها را در دستور كار خود قرار دهند:
1. سرمایه‌گذاری در آرشیوهای دیجیتال: باید به طور جدی در پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری كرد كه میراث فرهنگی و زبان‌های در حال انقراض را دیجیتالی می‌كنند. این آرشیوها، مواد اولیه‌ای هستند كه هوش مصنوعی برای تولید محتوای محلی و اصیل به آن‌ها نیاز دارد.
2. ترویج سواد رسانه‌ای پیشرفته: آموزش به مردم، به خصوص جوانان، در مورد نحوه عملكرد الگوریتم‌ها و شناسایی روایت‌های دستكاری‌شده، یك ضرورت است. این سواد، سپری دفاعی در برابر سلطه اطلاعاتی است.
3. توسعه الگوریتم‌های اخلاق‌محور: فناوران و سیاست‌گذاران باید با همكاری هم، الگوریتم‌هایی طراحی كنند كه تنوع فرهنگی را ترویج دهند، به جای اینكه فقط محتوایی را نمایش دهند كه بیشترین تعامل را ایجاد می‌كند.
اما یك چالش اخلاقی مهم نیز باقی می‌ماند: چه كسی مسئول روایت‌های تولیدشده توسط ماشین است؟ وقتی یك الگوریتم به طور خودكار محتوایی تولید می‌كند كه به اعتبار یك فرد یا تهدید صلح اجتماعی منجر می‌شود، مقصر كیست؟ برنامه‌نویس؟ پلتفرمی كه آن را منتشر كرده؟ یا هیچ‌كس؟ پاسخ به این سؤال برای جلوگیری از هرج‌ومرج اطلاعاتی در آینده حیاتی است.
آینده رسانه‌ها به انتخاب ما بستگی دارد. آیا اجازه می‌دهیم الگوریتم‌ها جهان را برای ما تعریف كنند، یا از آن‌ها برای تعریف كردن دنیای خودمان استفاده می‌كنیم؟ آینده در گرو تلفیق هوش مصنوعی با ارزش‌های انسانی و فرهنگی است. آینده در گرو آن است كه از این فناوری برای ساختن جهانی استفاده كنیم كه در آن، داستان آن پیرزن در هیمالیا و دغدغه آن مهندس در ایران و تلاش آن هنرمند كُرد در تركیه، هر كدام به اندازه‌ی دیگری ارزشمند و شنیده شوند. این همان سپیده‌دمی است كه در آن، تنوع روایت‌ها، ثروت اصلی و سلاح نهایی برای حفظ انسانیت در برابر سلطه‌ی ماشین‌ها خواهد بود.


برای مطالعه بیشتر:
• برای آشنایی بیشتر با پروژه ملی «باشینی» هند، می‌توانید به وب‌سایت رسمی آن به آدرس https://bhashini.gov.in مراجعه كنید.
• مستند The Great Hack 2019 نگاهی عمیق به رسوایی كمبریج آنالیتیكا دارد.
• كتاب Understanding Media: The Extensions of Man اثر مارشال مك‌لوهان، منبع اصلی نظریه «دهكده جهانی» است.

دسترسی سریع